صحنه رسانهها
این فکر که محتوای برنامههای رسانهای میتواند نظرات افراد را تغییر دهد فکر تازهای نیست، چنان که "ر.پارک" عنوان می کند "اخبار نوعی از شناخت را که نقش آن جهت دادن به افراد جامعه در شرایط کنونی است، تولید میکند". در واقع نظر افراد در مورد موضوع ممکن است تغییر نکند، اما واقعه به دلیل دخالت رسانهها در نظر مردم مهم جلوه خواهد کرد. ایجاد وفاق اجتماعی مستلزم تحدید تنوع و کاهش پیچیدگیهاست و رسانهها با ایجاد شبه بحران سعی دارند در میان موضوعهای مختلف روز که اهمیّت نابرابر دارند، اولویت ایجاد کنند. "مک کامبز و شاو" صاحبان اصلی مفهوم نقش تقویمی رسانهها میگویند که ممکن است در اغلب اوقات رسانهها موفق نشوند به افراد بگویند چه فکر کنند اما با تاثیر فوقالعادهای که دارند میتوانند بگویند به چه فکر کنند و این رسانهها هستند که در مورد اهمیّت رخدادها تصمیم میگیرند و آزادی مردم در انتخاب چندان تاثیری ندارد. رسانهها از میان این همه رخداد فقط میتوانند تعدادی را پوشش دهند و مخاطبان نیز نمیتوانند همه آنها را هضم کنند پس آنان نیز دست به گزینش میزنند پس فرایند تقویمی بر پایه کنش متقابل میان سه نوع تقویم است: تقویم رسانهها، تقویم رهبران سیاسی و تقویم عموم.
