تعریف و مفهوم اجتماع و جامعه
لفظ «جامعه» از لحاظ لغوی اسم فاعل مؤنث از مصدر «جمع» به معنای گرد كردن، فراهم آوردن و بر هم افزودن است، بنا براین به معنای گردآوردنده، فراهمكننده، بر هم افزاینده و در بر گیرنده خواهد بود.
این واژه عرفاً به معنای «گروه» و بهخصوص «گروهی از انسانها» به كار میرود كه در یك روستا، شهر، استان یا كشور، یا قاره زندگی میكنند. مثلًا «جامعه ایران» و «جامعه ایرانی» و یا آن گروه از مردم كه دارای یك دین یا مذهباند، مانند «جامعه مسیحیان» و یا گروهی كه حرفه و شغل واحدی دارند، از قبیل «جامعه معلمان» و نیز همه انسانهایی كه بر روی زمین به سر میبرند، «جامعه بشری» یا «جامعه بشریت» را تشکیل میدهند.
به طور كلی میتوان گفت در هر موردی كه بتوان برای گروهی از مردم «وجه جامع» و «جهت وحدتی» اعتبار كرد، اطلاق لفظ «جامعه» بر آن گروه رواست. چه گروه یک مجموعه كوچك باشد و چه گروه انسانهایی كه از بدو خلقت تا كنون پدید آمده و از میان رفتهاند.
«اجتماع» در اصطلاح جامعهشناسان و فیلسوفان این فن، هیئت و تركیبی است از اشخا موجود؛ اما جامعه به وضع و حالت انسانها یا حیواناتی گفته میشود كه بر پایه قانونی مشترك زندگی كنند.
"لوكرس" میگوید: جامعه یك ابداع انسانی است. و "هابز" معتقد است كه جامعه نتیجه قراردادی است كه بر اثر جنگ دائمی پدید آمده است.
با توجه به تبیین معنای جامعه و اجتماع تا اندازهای روشن شد كه این دو اصطلاح مفهوم واحدی ندارند. هر چند در عرف عام بنا به تسامح، تفاوتی میان آن دو وجود ندارد و در بسیاری از موارد به گفتار و نوشتار، آن دو را به جای هم به كار میبرند؛ اما با دقّت علمی باید میان آنها فرقهایی قائل شد.